🔸مسئلهی «غدیر» یک مسئلهی تاریخىِ صرف نیست؛
نشانهای از جامعیت اسلام است.
🔸اگر نبی مکرم (ع)
- که در طول ده سال، یک جامعهی بدوىِ آلودهی به تعصبات و خرافات را با آن مجاهدتهای عظیمی که آن بزرگوار انجام داد و به کمک اصحاب باوفایش به یک جامعهی مترقی اسلامی تبدیل کرد -
برای بعد از این ده سال، فکری نکرده بود
و نقشهای در اختیار امت نگذاشته بود،
این کار ناتمام بود.
🔸رسوبات تعصبات جاهلی به قدری عمیق بود
که شاید برای زدودن آنها سالهای بسیار طولانی نیاز بود.
ظواهر، خوب بود؛
ایمان مردم، ایمان خوبی بود؛
البته همه در یک سطح نبودند؛
بعضی در زمان وفات پیغمبر اکرم (ص)
یک سال بود، شش ماه بود، دو سال بود
که اسلام آورده بودند؛
آن هم هیمنهی قدرت نظامی پیغمبر (ص)
همراه با جاذبههای اسلام،
اینها را به اسلام کشانده بود.
همه که جزو آن مسلمانان عمیقِ دوران اول نبودند.
🔸برای پاک کردن رسوبات جاهلی از اعماق این جامعه
و مستقیم نگه داشتن خط هدایت اسلامی بعد از ده سالِ زمان پیغمبر،
یک تدبیری لازم بود.
اگر این تدبیر انجام نمیشد،
کار ناتمام بود.
🔸این که در آیهی مبارکهی سورهی مائده میفرماید:
«الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی»
تصریح به همین معناست که این نعمت
- نعمت اسلام، نعمت هدایت، نعمت نشان دادن صراط مستقیم به جامعهی بشریت -
آن وقتی تمام و کامل میشد
که نقشهی راه برای بعد از پیغمبر هم معین باشد؛
🔸این یک امر طبیعی است.
▫️رهبر انقلاب، ۱۰ دی ۸۵